من مامان شدم

28 هفته و٥ روز

1393/1/17 20:01
نویسنده : ستاره
4,599 بازدید
اشتراک گذاری
سلام خدا رو شكر ، بالاخره به سه ماهه سوم رسيدم. خيلي سخت بود و نمي خوام با ياداوري دو ماه گذشته ناراحتت كنم دختر قشنگم. بعد از تجربه تلخ امينوسنتز و حرفهاي اون دكتر دلسنگ وبعدش بي خونه بودن براي يك ماه و مهمون خونه مادرشوهر بودن كه چقدر خوش گذشت (!!!!!!!!!!!) . هر شب با گريه خوابم مي برد. بعدم بازسازي خونه و اسبااااب كشي و دردسرهاي همجواري با خانواده همسررررررر و خلاصهههه عيد ديدني هاي بي پايااااااان. بالاخره رسيديم به امروز . من بعد از دو ماه يه خواب راحت كردم. الان فقط درداي بارداري اذيتم مي كنه . انگار درد تمومي نداره، عيب نداره مادر من خدا رو شكر مي كنم كه تو سالمي . ازين به بعد بيشتر مي نويسم
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان سه قلوها
25 فروردین 93 1:12
سلام عزیز دلم خوبی فدات شم ؟ الان بهتری ؟ خدا رو شکر که بلاخره این همه مشکلات تمام شد ، خوشحالم که الان بهتری و دیگه فقط منتظر نی نی نازتی فدات شم مواظب خودت و خانواده ی خوشبختتون باش فدااااااات