من مامان شدم

سلام خدا رو شكر ، بالاخره به سه ماهه سوم رسيدم. خيلي سخت بود و نمي خوام با ياداوري دو ماه گذشته ناراحتت كنم دختر قشنگم. بعد از تجربه تلخ امينوسنتز و حرفهاي اون دكتر دلسنگ وبعدش بي خونه بودن براي يك ماه و مهمون خونه مادرشوهر بودن كه چقدر خوش گذشت (!!!!!!!!!!!) . هر شب با گريه خوابم مي برد. بعدم بازسازي خونه و اسبااااب كشي و دردسرهاي همجواري با خانواده همسررررررر و خلاصهههه عيد ديدني هاي بي پايااااااان. بالاخره رسيديم به امروز . من بعد از دو ماه يه خواب راحت كردم. الان فقط درداي بارداري اذيتم مي كنه . انگار درد تمومي نداره، عيب نداره مادر من خدا رو شكر مي كنم كه تو سالمي . ازين به بعد بيشتر مي نويسم

از امینوسنتز متنفرم ... ...

سلام خوشحالم که حالم بهتر شده مامانی. مریضی عجیب قریبم هم خوب شده. دیگه می تونم با دستام کارامو انجام بدم. شما خوبی دخترم؟ جات راحته؟ لباسای مامانی اذیتت نمی کنه؟ خب خدا رو شکر. بالا خره وارد ماه 5 شدم. باورم نمی شه. خدا کنه بقیشم زود بگذره. دخترم دعا کن زودی مستاجرمون بلند بشه که بابایی بتونه خونه رو برای ورود شما اماده کنه و اتاقتو خوشگل درست کنه. اگه زودتر بره مامانی هم کمتر اذیت میشه شما هم اصلا اذیت نمیشی. خدا دعای شما نی نی ها رو زودتر جواب می ده عزیزکم. راستی چند روز پیش رفتم واست اولین لباسات رو خریدم. همیشه دوست داشتم این لحظه رو احساس کنم. واقعا لذت بخشه. البته بماند که چون اطرافم شلوغ بود نتونستم لذت کافی رو ببرم. اما بازم خ...

سلام خدارو شکر می تونم تایپ کنم. بعد از ادن همه تاول دردناکی که کف دستم در اومده بود فکر نمی کردم هیچ وقت بتونم تایپ کنم.  یه مریضی هست به نام دست پا دهان. که مال بچه های کوچیک و نوزاداس . اما مثل اینکه خانومای باردار هم می گیرن. خیلی بده... اولش با بدن درد و گلو درد و تب شروع می شه. تو مرحله بعد کف دست و پا و درون دهن تاول های دردناک میزنه که به شدت هم خارش داره.بین 7 تا 10 روز طول می کشه تا خوب بشه. خانومای باردار خیلی مواظب خودتون باشین که این ویروس رو نگیرین.   خلاصه بعد از این همه سختی کشیدن ، اتفاق هیجان انگیز این بود که وارد هفته 17 شدم و تا اخر این هفته می رم تو 5 ماه. خیلی حس خوب و شیرینیه. ...

سلام حال و احوال؟! خوبین؟ ماهم خوبیم خدا رو شکر. امروز بعد از مدتهای مدید حال خوبی دارم. به چند دلیل . 1 فهمیدم که دکتر مهربونم دستمزد سزارین نمی گیره .2 دیشب کلی بهم خوش گذشت.   نینی قشنگم. دیروز کلی مامانتو ترسوندیا . البته خانوم دکترم ترسوندی. اخه یه گوشه قایم شده بودی و ما صدای قلبتو نیم شنیدیم. اما بلاخره یه تکون خوردی و اومدی جلوتر و ما کلی کیف کردیم. ضربانت 160 بود. یعنی از زمان سونوی nt که 12 هفتگی بود ، 10 تا اومد پایین. خوب داری بزرگ می شی دیگه. خلاصه عزیزکم. همه چیرت خوب بود. خدا رو شکر . حتی خانوم دکتر گفت غربالگری مرحله دوم رو هم احتیاج ندارم. فقط برای هفته 18 باید سونو کنم. چند روزیه که منو بابایی ب...

سلام امروز شدم 12 هفته و 6 روز! البته دقیقا نمی دونم که فردا میرم تو 13 یا 14  ! کلا حساب کردن هفته های بارداری کاریست سخت و بغرنج. خدا رو شکر این هفته حالت تهوع 24 ساعته ام تبدیل شده به 5 6 ساعت. اما کمر درد و دل درد و ویار به ترشی و ویار به همسری و خستگی مفرط همچنان باقیست.   3شنبه 20 آذر یعنی اواخر 11 هفتگی رفتم سونوی nt نسل امید که خداروشکر همه چی خوب بود و اقای دکتر گفت احتمالا دختره. پرسیدم اقای دکتر احتمالا کم یا احتمالا زیاد. گفت اگه احتمالش کم بود که می گفتم پسره! اینم حرفیه دیگه!!! البته برای من فرقی نداره ها. من خودم عاشق دخترم. دوست دارم بدونم تا بتونم باهات رابطه برقرار کنم و درکت کنم. اخه الان اصلا ...

هنوز دردای زیر دلم خوب نشده که درگیر سیاتیک شدم... واقعا فلج کنندس. خیلی سخته که ادم حتی کارای شخصی خودش رو نتونه انجام بده اخ من چرا باید اینقدر درد بکشم خدا ...

یه چیز جالب من نمی دونستم ادم به ادم های دیگه ویار می کنه. من از یه سری ادما بیزار شدم ...

سلام  دیروز اولین سونوگرافی تمام عمرم رو انجام دادم. صبح که بیدار شده بودم تقریبا تا 90% مطمئن بودم که حامله نیستم. نمی دونم چرا این حس بی  خود رو داشتم. برای خودم برنامه ریزی کردم وقتی برگشتم روزنامه می خرم دنبال کار می گردم. میرم کلاس شنا. موهامو زرشکی می کنم. خونه رو مرتب می کنه. یخچالو مرتب می کنم. می خواستن باور کنم که تمام این مدت توهم داشتم .  تمام راه دل درد داشتم. به قدری زیاد که داشتم مطمئن می شدم که دارم از دستش می دم.  وقتی خانم دکتر دستگاه رو گزاشت روی شکمم ترس تمام وجودم رو گرفته بود. احساس می کردم دارم می میرم. یه هو خانم دکتر جیغ زد که مبارکه عزیزم. بعدم باباشو صدا کرد. صدای قلبشو نشنیدم اما یه چیز...